کد خبر: 4152352
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۱
در صحبت قرآن/ 177

در بیان ذکر و شکر و دوری از کفر 

مقصود از ذکر خداوند بر زبان آوردن کلماتی و نام‌ها و اوصافی از خداوند نیست چنانکه خداوند نیز وقتی ذکر ما می‌کند چنین نیست که نام ما را به کرّات بر زبان آورد. یاد کردن ما باید نشان عشق و آرزوی دیدار و شوق به حضور و اشتغال به اوامر و نواهی معشوق باشد.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد و هفتاد و هفتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در بیان ذکر و شکر و دوری از کفر» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ ﴿بقره  ۱۵۲﴾

مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم. 
و شکرگزار نعمت‌های من باشید 
و کفران مواهب الهی مکنید 

اینک دو فرمان ذوق آفرین و یک نهی مِهین آمده است تا توفیق طاعت که را باشد. نخست آنکه مرا یاد کنید تا من نیز شما را یاد کنم و در این باب عارفان گفته‌اند نخست خداوند است که ما را یاد می‌کند و یاد اوست که ما را به ذکر مشغول می‌دارد الّا آنکه در ظاهر چون ما از ضمیر او باخبر نیستیم بهتر است به دعوت الهی عمل کنیم و در یاد کردن او پیش‌قدم شویم. فرمان دوم این است که خدا و نعمت‌های بیشتر خواهد بود؛ و اما نهی مِهین این است که هیچ گاه کفران نعمت مکنید که این کار چه با خلق چه با خدای خلق مایه محرومیت بیشتر خواهد شد و گفته‌اند که هیچ رذیلتی به قدر ناسپاسی از قدر آدمی نمی‌کاهد، به گفته مولانا در مثنوی: 

شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند 

این امر و نهی‌ها در عین حال نشان بودن اختیار و آزادی است در آدمی که می‌تواند برگزیند که شاکر باشد یا کفور، انکار کند یا قبول. در مثنوی آمده است: 

جمله قرآن امر و نهی است و وعید
امر کردن سنگ مرمر را که دید
سنگ را هرگز نگوید کس بیا
وز کلوخی کس کجا جوید وفا 
امر و نهی و خشم و تشریف و عتیب
نیست جز مختار را، ای پاک جیب

مقصود از ذکر خداوند بر زبان آوردن کلماتی و نام‌ها و اوصافی از خداوند نیست چنانکه خداوند نیز وقتی ذکر ما می‌کند چنین نیست که نام ما را به کرّات بر زبان آورد. یاد کردن ما باید نشان عشق و آرزوی دیدار و شوق به حضور و اشتغال به اوامر و نواهی معشوق باشد و ذکر خداوند از ما این است که ما را مشمول رحمت و نعمت خود قرار مید‌هد و اگر شایسته‌تر باشیم به حضور خود می‌پذیرد. 

«الذّکرُ خبرُ الذکر» یعنی ذکری که ما می‌کنیم از حق، نشان ان است که حق ما را یاد کرده است. (از کلمات قصار باباطاهر) 

مولانا همین نکته باباطاهر را در حکایت زیر آورده است: 

آن یکی «الله» می‌گفتی شبی
تا که شیرین گردد از ذکرش لبی 
گفت شیطانش «خمش ای سخت رو
چند گویی آخر ای بسیارگو 
می‌نیاید یک جواب از پیش تخت؟
چند الله می‌زنی با روی سخت؟» 
او شکسته دل شد و بنهاد سر
دید در خواب او خَضَر را در خضر 
گفت: «هین، از ذکر چون وامانده‌ای؟
چه پشیمانی از آن کش خوانده‌ای؟» 
گفت «لبیکم نمی‌آید جواب
زان همی ترسم که باشم ردّ باب» 
گفت خضرش که «خدا گفت این به من
که برو با او بگو، ای ممتحن 
نی‌که آن الله تو لبیک ماست؟
آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست؟ 
نی تو را در کار من آورده‌ام؟
نی که من مشغول ذکرت کرده‌ام؟ 
ترس و عشق تو کمند لطف ماست
زیر هر یا رب تو لبیک‌هاست» 

باید افزود که ذکر حضور موثر الهی در صحن آگاهی‌های ماست که اروپاییان از آن به God Consciousness یعنی خداآگاهی تعبیر می‌کنند چنانکه مومن دائما یاد خداست یعنی همه جا به یاد دارد که او را پروردگاری است و از او چه خواسته و او را از چه منع کرده‌ است و انی حضور دائم را عارفان به شرب مدام و مستی بردوام تعبیر کرده‌اند چنانکه سعدی با طنز شیرین گفته است: 

نماز مست شریعت روا نمی‌دارد
نماز من که پذیرد که روز و شب مستم 

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha